بگذار
بگذار پرنده اي باشم
بي پر و بال و بي آشيانه
خدايا خسته ام از اين همه تکرار بيهوده زمان
همش 1-2-3-...60
و دوباره
1-2-3-...60
دقيقه ها همش تکرار بيهوده ماست
من تکرار تو تکرار
اين پر پرواز من را چه کسي شکست؟
اين من را چه کسي فراموش کرد؟
خسته شدم
دلم مي خواد دوباره شروع کنم از اميد و اميدواري بنويسم
ولي هرچي فکر مي کنم انگار اين مشعل نيمه افروخته ذهنم کمتر ياري مي دهد
شايد بايد صبر کرد تا خودش بياد(اميد رو مي گم)
نمي دونم شايد...
بي پر و بال و بي آشيانه
خدايا خسته ام از اين همه تکرار بيهوده زمان
همش 1-2-3-...60
و دوباره
1-2-3-...60
دقيقه ها همش تکرار بيهوده ماست
من تکرار تو تکرار
اين پر پرواز من را چه کسي شکست؟
اين من را چه کسي فراموش کرد؟
خسته شدم
دلم مي خواد دوباره شروع کنم از اميد و اميدواري بنويسم
ولي هرچي فکر مي کنم انگار اين مشعل نيمه افروخته ذهنم کمتر ياري مي دهد
شايد بايد صبر کرد تا خودش بياد(اميد رو مي گم)
نمي دونم شايد...
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۸۹ ساعت 2:31 توسط هستی
|
تقدیم به تو که تمام وجودم از آن تو بود