اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم چشمهایم را می شستی و اشکهایم را با

دستان عاشقت به باد می دادی اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم نگاهت را

تا ابدبرمن می دوختی تا من برسکوت نگاه تو رازهای یک عشق زمینی را با

خود به عرش خداوند ببرم ای کاش می دانستی هرگز قلبم را نمی شکستی گر چه

خانه ی شیطان شایسته ی ویرانی است اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم

لحظه ای مرا نمی آزردی که این غریبه ی تنها,جز نگاه معصومت پنجره ای و

جز عشقت بهانه ای برای زیستن ندارد همه آن چیز ها که در بندت کشیده رها

می کردی غرورت را. قلبت را.حرفت را همچون عشق که عاشقانش را دوست می

دارد کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم و مراازاین عذاب رها می کردی ای

کاش تمام اینها را می دانستی که من یک قلب پاک بهت هدیه دادم .ولی بعدار

چند ماه ان را به من برگشت دادی ای کاش تمام دنیا می دانستن که من چقدر

دوستتت دارم..