شايد كمي تند رفتم بعضي حرفهايم درست نبود ولي اخر چقدر صبر؟

تا كي بايد منتظرت بمانم؟ باورم كني

تو خود هم سرگرداني نميداني چه ميخواهي اگر مثل من درجستجوي عشقي با اين روش كه پيش گرفتي مطمئن باش نخواهي رسيد ميدانم نگراني  دلهره داري  نميخواهي دوباره شكست را تجربه كني

اما مگرميشود فراموش كرد؟ تو خود گفتي كه عشق را هيچ زمان نميشود از ياد برد حتي اگر براي او هوسي بيش نبود ولي براي تو عشق بود

اما چاره چيست ؟ تنهايي

تا به كي ؟

نميتوان تنها رفت راه زندگي را   بايد تكيه گاهي داشت ميفهمي؟ سنگ صبوري كه بتوان دامن اشكش قرار داد

فرصت ندادي

نخواستي مرا بشناسي  مرا و عشق مرا پس زدي نميدانم چرا ؟

كاش ميتوانستي پرده چشمانت را كنار بزني و مرا با چشم قلبت ببيني

كاش ميتوانستم قلبم را ازسينه بيرون ارم تاببيني كه به عشق تو مي تپد

كاش كاش كاش....

من از تو چه خواستم جز ذره اي مهر اندكي محبت جرعه اي عشق؟ زياد نيست بخدا زياد نيست

در مقابلش چه ميدادم؟

همه وجودم   همه منيتم مال تو 

دوست دارم اسيرت باشم اري اسير تو و لبخند تو به اسيري نميبري مرا؟

ميدانم حرفهايم را به تمسخر ميگيري  اري خوب ميدانم كه ميخندي

تو به هر كس كه دوستت بدارد ميخندي

تو به چشمان ترم مينگري ميخندي

من به لبهاي پراز خنده تو ميگريم

اري ميگريم نه براي خودم نه

براي تو ميگريم كه عشق را به مسخره ميگيري.