خداحافظ فلسفه زندگیم
وقتی این وبلاگ را راه انداختم فلسفه اونو عشق ودوستی گذاشتم
خواستم همه عشق ومحبت خودم را نثار تک تک انسانهای روی زمین کنم
خواستم همه را دوست داشته باشم وعشق الهی را تو وجود بنده های اون بیابم
خواستم خون جریان یافته تو تنم را وتمام سلول های وجودم از عشق باشه
ودوستی
خواستم عاشقانه دوست داشته باشم همه عاشقان ره جوی دیار عشق را و...............
امروز ودر این لحظه فلسفه ام را تغییر می دهم
هم فلسفه وبلاگ وهم فلسفه زندگیم را
ودیگه هرگز واژه عشق ودوستی را بکار نمی برم
به جای اون تو زندگیم از واژه های سنگ ونفرت وانتقام وسنگ دلی بیشتر حرف
می زنم
امروز عشق ودوستی را برای همیشه فراموش می کنم
زیرا برای داشتن چنین فلسفه ای باید تاوان سختی بپردازی که کمترین آن
تهمت ها وبرچسب ها و ............است که باید تحمل کنی
وباید اینقدر صبور باشی وچون پولاد محکم باشی
من اقرار می کنم در این فلسفه کم اوردم وزیر بار اون له شدم
از امروز یا این وبلاگ با فلسفه ای دیگه به روز
می شه
تا منم فرصتی داشته باشم تا فلسفه زندگیم را عوض کنم وبه جای عشق ومحبت
ودوستی
نا مهربانی وبی محبتی ونفرت را فرا بگیرم وبهتر بتونم با همنوعانم کنار بیام
خدا حافظ مهربانی ومحبت وصفا وسادگی ها
خدا حافظ عشق وخدا حافظ دوستی
وسلام به همه نامهربانی ها
سنگ دلی ها وشقاوت ها ودروغ ونفاق ها وحقه بازی ها وبزن وببندها
آره این طوری بهتر می شه دوام بیارم
میروم تا تو مکتب جدیدم شاگرد اول شوم
تقدیم به تو که تمام وجودم از آن تو بود